«روزی که مغزم قطع همکاری کرد…» | خستگی تصمیم
چرا گاهی حتی تصمیمهای ساده هم غیرممکن میشن؟
همهی ما روزهایی رو تجربه کردیم که مغزمون انگار از کار افتاده—نه بهخاطر بیماری، بلکه بهخاطر خستگی روانی. این حالت، که در روانشناسی به “فرسودگی شناختی” یا cognitive fatigue معروفه، نتیجهی مصرف بیشازحد منابع ذهنی در طول زمانه که به خستگی تصمیم منجر میشه.
مغز چطور خسته میشه؟
مغز ما برای تصمیمگیری، حل مسئله، تنظیم هیجانات و تمرکز، از منابع محدودی مثل گلوکز، دوپامین و توجه استفاده میکنه. وقتی این منابع بهطور مداوم مصرف بشن—مثلاً در شرایط استرس، چندوظیفگی، یا فشارهای عاطفی—سیستم اجرایی مغز (بهویژه قشر پیشپیشانی) دچار افت عملکرد میشه.
نتیجه؟
- ناتوانی در تصمیمگیری
- احساس گیجی یا کرختی ذهنی
- واکنشهای هیجانی شدید یا بیحسی
- اجتناب از مسئولیتها یا حتی کارهای ساده
مایندفولنس: راهی برای بازیابی منابع ذهنی
تمرینهای مایندفولنس (ذهنآگاهی) مثل تنفس آگاهانه، اسکن بدن، یا مشاهدهی افکار بدون قضاوت، میتونن به مغز کمک کنن تا از حالت “بقا” به حالت “تنظیم” برگرده. مطالعات نشون دادن که تنها ۱۰ دقیقه تمرین مایندفولنس میتونه فعالیت قشر پیشپیشانی رو افزایش بده و سطح کورتیزول رو کاهش بده.
چه کاری از دست ما برمیاد؟
- شناسایی علائم خستگی روانی قبل از فروپاشی
- ایجاد وقفههای کوتاه در روز برای تنفس و بازنگری
- تمرینهای مایندفولنس بهصورت روزانه
- کاهش چندوظیفگی و اولویتبندی واقعی
🟣 اگر حس میکنی مغزت دیگه همکاری نمیکنه، شاید وقتشه بهش استراحت بدی—نه با خواب، بلکه با آگاهی.
از طریق لینک زیر میتونی تو کلاس مایندفولنس رویش جوانه ثبت نام کنی: